تنهایی یعنی دل هیچکس سایز دلت نیست !
.
.
رفته ای اما رد پایت مانده است در من ، کنار تنهایی ام قدم میزند بی من !
.
.
جلوی آیینه که میروم تنهاییم دوتاست
هرچه در آن است منم ، تو را میجویم
در هیچ آیینه ای هیچ تویی جز من نیست …
.
.
بی “تو” شهر پر است از آیه های تنهایی …
.
.
امروز آیینه حزن چهره ام را تاب نیاورد ، شکست و من ماندم و هزار تکه تنهایی !
.
.
تنهایی یعنی انقدر کسی بغلمون نکرد که خودمون زدیم بقل !!!
.
.
تنهایی همان مرگ است که رو دربایستی دارد !
.
.
سلام هایی که بوی خداحافظی میدهند …
بودن هایی که هیچکدام خوشحال کننده نیستند …
و رفتن هایی که امید بازگشتی به آنها نداری …
همه اینها را که جمع میکنی به یک کلمه میرسی :
تنهایی !
.
.
سرد است …
نیمکتی تنها در پارک نشسته است ، من تنها بر نیمکت و تو تنها در من …
میبینی ؟ چه در همیم و تنها ؟
نظرات شما عزیزان: